قواعد استنباط الأحکام (کتاب)«قواعد استنباط الاحکام»، به زبان عربی، اثر سید حسین یوسف مکی عاملی است. اثر حاضر که جلد اول آن در اختیار محققان قرار میگیرد، تبیین کننده قواعد استنباط احکام شرعی است. ۱ - ساختار کتابجلد اول، مشتمل بر دو جزء است؛ جزء اول، درباره مبادی علم اصول است و جزء دوم، شامل شش مقصد و یک خاتمه میباشد. ۲ - گزارش محتوا۲.۱ - تاریخچه علم اصولمؤلف، در تمهید کتاب، به تاریخچه علم اصول اشاره کرده و آن را به ادوار مختلف تقسیم مینماید، سپس وارد مدخل شده و مبادی علم اصول را مورد بررسی قرار میدهد که عبارتند از: ۱. تعریف علم اصول فقه: علم به قواعد و ضوابطی است که آماده و ممحض شده تا اینکه مجتهد بتواند احکام شرعیه را استنباط نماید و تعریف علم اصول به «کبریاتی که در طریق استنباط احکام شرعی واقع میشوند» به همان تعریف اولی برمی گردد. [۱]
قواعد استنباط الأحکام ، یوسف مکی عاملی، ص۴۶.
۲.۲ - مبادی علم اصول۲. موضوع علم: موضوع هر علم، چیزی است که در آن علم، از عوارض ذاتی یا غریب آن چیز که در ثبوت محمول برای موضوع مدخلیت دارد، بحث میکند. ۳. تمایز علوم: مشهور آن است که تمایز علوم به موضوعات است و این سخن، در صورتی صحیح است که جامعی بین موضوعات مسائل علم وجود داشته باشد. ۴. موضوع و مسائل اصول فقه: ادله و قواعدی که در طریق استنباط حکم شرعی کلی مدخلیت دارد، موضوع علم اصول و آنچه از حجیت آن ادله و قواعد بحث میکند، مسائل علم اصول نامیده میشود. ۵. فایده علم اصول: تحصیل قدرت بر استنباط احکام شرعی از ادله آنها. [۲]
قواعد استنباط الأحکام ، یوسف مکی عاملی، ص۵۱.
بقیه مطالبی که تحت عنوان «مبادی علم اصول» مطرح شدهاند، عبارتند از فرق بین قاعده اصولی و فقهی، اقسام حکم، تعریف حکم، حکم تکلیفی و اقسام آن، حکم وضعی، مفاهیم عزیمت، رخصت، صحت و فساد، حقیقت وضع، واضع، استعمال، اقسام وضع، خبر و انشاء، وضع مرکبات، تبعیت دلالت لفظ بر معنا از اراده، تقسیم اراده، حقیقت و مجاز، علامات حقیقت و مجاز، احوال لفظ یا اصول لفظیه، مناسبات و قرائنی که ظهور لفظ را دگرگون میسازند، اشتراک و تبادر در لغت عربی، استعمال لفظ مشترک در بیشتر از یک معنی، حقیقت شرعیه، مباحث صحیح و اعم و مشتق. [۳]
قواعد استنباط الأحکام ، یوسف مکی عاملی، ص۵۱-۱۰۱.
۲.۳ - اوامرمقصد اول، درباره اوامر است و در هفت بخش تدوین شده است که عبارتند از: ۱. ماده امر: ماده امر، فی الجمله بر طلب و شی ء دلالت دارد و بقیه معانی از مصادیق شی. است. در معنای امر فقط وجود علو در آمر معتبر است. [۴]
قواعد استنباط الأحکام ، یوسف مکی عاملی، ص۱۰۲.
لفظ امر، برای قدر مشترک؛ یعنی طلب که اعم از وجوب و ندب است وضع شده است. به نظر مؤلف، معنای طلب و اراده متغایرند. ۲.۳.۱ - صیغه امر۲. صیغه امر: در این بخش، جمله خبریهای که در مقام طلب وارد شده است، امر عقیب حظر، عدم دلالت صیغه امر بر مره و تکرار، عدم دلالت صیغه امر بر فور و تراخی، اطلاق صیغه آیا مقتضی وجوب نفسی است یا غیری؟ مورد بحث قرار میگیرد. [۵]
قواعد استنباط الأحکام ، یوسف مکی عاملی، ص۱۰۶.
۳. واجب تعبدی و توصلی. ۴. اقسام واجب. ۵. وجوب مقدمه واجب. ۶. اجزاء. ۷. آیا امر به شی ء مقتضی نهی از ضد آن است یا خیر؟ در این بحث، در باره ضد عام و خاص سخن گفته، سپس ثمره بحث را مشخص نموده و به مسئله ترتب اشاره مینماید. ۲.۴ - نواهیمقصد دوم، درباره نواهی است و مشتمل بر شش بحث است که به آنها اشاره میشود: ۱. ماده نهی و صیغه آن: ماده نهی به معنای طلب ترک فعل نیست، بلکه به معنای زجر و منع است و طلب ترک از لوازم زجر و منع است و بر اساس حکم عقل، ظهور در حرمت دارد. صیغه نهی بر نسبت سلب و زجر از فعل یا ترک دلالت دارد. [۶]
قواعد استنباط الأحکام ، یوسف مکی عاملی، ص۱۹۵.
۲. آیا مطلوب در نهی، امر عدمی و مجرد ترک فعل است یا امر وجودی و کف نفس است؟ به نظر مؤلف، چون طلب ترک از لوازم عقلی محسوب میشود، لذا جایی برای این بحث وجود ندارد. ۳. صیغه نهی همانند صیغه امر دلالت بر مره و تکرار و دوام ندارد. ۴. مسئله اجتماع امر و نهی در شی ء واحد. ۵. نهی از شی ء و اقتضای فساد. ۲.۵ - مفاهیممقصد سوم، در باره مفاهیم است. در این مقصد، مطلق دلالت مراد نیست، بلکه دلالت التزامیه مورد نظر است. مؤلف، نخست، اقسام مفهوم را بیان کرده، سپس به تبیین مفاهیم شرط، وصف، غایت، استثناء، عدد و لقب میپردازد. [۷]
قواعد استنباط الأحکام ، یوسف مکی عاملی، ص۲۴۲.
۲.۶ - عام و خاصمقصد چهارم، در باره عام و خاص است و مهمترین مباحث آن عبارتند از: اقسام عام، الفاظ عموم، تخصیص و انقسام مخصص به متصل و منفصل، تخصیص مستلزم مجازیت در عام نیست، آیا اجمال خاص به عام سرایت میکند؟ اجمال در مفهوم خاص و بیان صور آن، بیان عدم جواز تمسک به عام در شبهه مصداقیه، فرق بین شبهه مفهومیه در مخصص منفصل و بین شبهه مصداقیه، مخصص لبی، استصحاب عدم ازلی، عدم جواز عمل به عام قبل از فحص از مخصص، تخصیص عام با مفهوم، تخصیص کتاب با خبر واحد ، دوران امر بین تخصیص و نسخ، نسخ کتاب با سنت متواتره و... [۸]
قواعد استنباط الأحکام ، یوسف مکی عاملی، ص۲۶۶.
۲.۷ - مطلق و مقیدمقصد پنجم، در باره مطلق و مقید است. در این مقصد، بعد از تعریف مطلق و مقید و تعیین الفاظ مطلق، مباحث زیر مطرح میشود: موضوع له اسم جنس و علم جنس و... به نظر علمای عربی، اعتبارات ثلاثه ماهیت، عروض اطلاق بر جملات ترکیبی، موضوع له در اسماء اجناس، مقدمات حکمت، تقابل میان اطلاق و تقیید تقابل عدم و ملکه است نه تقابل تضاد، انصراف و اقسام آن، تعدد جهات مطلق به تعدد قیود آن است، وجه تقدیم مقید بر مطلق یا از جهت ورود یا اظهریت و یا حکومت است، مقدمات حکمت گاهی مقتضی عموم شمولی و گاهی مقتضی عموم بدلی است، حمل مطلق بر مقید و بیان صور آن، اجمال گاهی در قول مفرد و مرکب است و گاهی در فعل. [۹]
قواعد استنباط الأحکام ، یوسف مکی عاملی، ص۳۱۱.
مقصد ششم، در مورد مجمل و مبین است و در آن، معنای این دو واژه، اجمال در مفرد و مرکب و فعل و برخی از موارد اجمال بیان شده است. [۱۰]
قواعد استنباط الأحکام ، یوسف مکی عاملی، ص۳۳۲.
۲.۸ - ملازمات عقلیهخاتمه، درباره ملازمات عقلیه و مشتمل بر این مباحث است: عقل، به عملی و نظری تقسیم میشود، احکام عقلی، به مستقلات عقلیه و غیر مستقلات عقلیه تقسیم میشود، حکم عقل فقط ادراک است نه امر و نهی، قیاس، داخل در دلیل عقلی نیست، اگر قائل به ملازمه باشیم، حکم عقل در مقابل کتاب و سنت نیست، بلکه طریق به سوی حکم شرعی است، حسن و قبح عقلی، حسن و قبح بر معانی سه گانه اطلاق میشود و بدون شک دوتای آنها عقلی و فقط یکی از آنها محل نزاع بین اشاعره و معتزله است، حسن و قبح در انفعالات نفسانی نیست، حکم به حسن و قبح و استحقاق مدح و ذم از چیزهایی است که مورد اتفاق علماء و اقتضای شرایع الهیه است و... [۱۱]
قواعد استنباط الأحکام ، یوسف مکی عاملی، ص۳۳۷.
۳ - پانویس
۴ - منبعنرم افزار جامع اصول فقه، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. ردههای این صفحه : کتاب شناسی | کتب اصولی شیعه
|